جوک های دوستانه _ سری یازدهم
خدایا نمی شد پشه هم مثل مورچه بره کار کنه خسته بشه بکپه یه گوشه.
================
تلویزیون داره سیرک نشون میده که چهارتا گاو میان از رو طناب میپرن و میرن!
مامانم یه نگاه به تلویزیون میندازه و بعدش یه نگاه به من!
میگه : اینا گاو تربیت کردن ما هنوز تو تربیت تو موندیم
=================
مامان بزرگ دوستم نصفه شب با لکسوزش تو خیابونا دستی میکشه بعد مامان بزرگِ من به رنگ گلبهی میگه گربه ای
=================
اصلا رسالت اصلیِ روند زندگی ضدحال زدن به ماست، وگرنه یه کرم تو یه گیلاس چه کاری میتونه داشته باشه؟؟؟
=================
دیروز رفتم بقالی سر کوچمون یه دختر و پسر دوقلو خوشگل کوچولو تو بقالی بودن
بعدش من لپای دختررو کشیدم گفتم اسمت چیه ؟
پسره عصبی شد گفت زهرا اسمتو بهش نگو
================
وقتی میسکال برام میافته ۵% دلیل ِ چک کردنم اینه ببینم کی بوده!
۹۵%ش واسه اینه که اون آیکون میسکال بالای گوشی بره
ادامه مطلب